میخوام ناهار بخورم ! برو بیرون
آدم گاهی صحنه هایی رو میبینه که پیش خودش فکر میکنه یه عده کاملا دنیاشون فرق داره با بقیه .
الانی که دارم این مطلب رو مینویسم حدود 5 ساعت مونده تا سال تحویل 98 .
امسال از نظر اقتصادی سال خوبی نبود . قاعدتا خیلی ها ضرر کردن و تنها راه ضرر نکردن این بود که درآمدت رو 4 تا 5 برابر کنی.
میدونید چی برای من خیلی خیلی خیلی عجیبه؟ اینکه توی این شرایط بعضی ها نه تنها هیچ سعی و تلاشی برای بیشتر کردن درآمد خودشون نمیکنن ؛ بلکه کاری میکنن که درآمدشون کمتر از قبل هم بشه!
نمونش همین چند روز پیش . توی یه خیابونی بودم . داشتم از کنار مغازه ها رد میشدم که دیدم جلوی یه مغازه یکم صدای داد و بیداد میاد . تو فاصله چند ثانیه ای که از جلوی مغازه داشتم رد میشدم ، فهمیدم داستان چیه . باورتون میشه اگه بگم ؟
داستان این بود که صاحب اون مغازه مشتری های خودش رو بیرون کرده بود و از ورود مشتری های جدید به داخل مغازه جلوگیری میکرد فقط به این دلیل که میخواست ناهار بخوره !!
فکرشو بکن ! شب عید ؛ در تایم اوج فروشت ؛ برای اون شکمت مشتری های خودتو بیرون کنی و با دیگران به زبون طلبکارها صحبت کنی که “من میخوام ناهار بخورم”
خب عزیزم شما از اون دسته کسب و کارهایی هستی که در آیندهی اقتصاد ایران نابود خواهی شد و چه خوب که نابود خواهی شد. امثال این کسب و کارهایی که بویی از مشتری مداری نبردند باید نابود بشن تا اقتصاد این کشور بتونه درست رشد کنه.
راستی یادم رفت بگم : کوفت بخوری عزیزم 🙂
دیدگاهتان را بنویسید