به عنوان یک کالریست و کسی که اصلاح رنگ و کالر گریدینگ فیلم ها رو انجام میده، اکیدا توصیه میکنم در فیلمبرداری و حتی نورپردازی فیلم هایی که در اونها همکاری میکنید دخالت کنید! درسته که این یک رفتار غیر حرفه ای هست اما در ادامه خواهم گفت که نه تنها این کار غیر حرفه ای نیست؛ بلکه لازم و ضروری هم هست.

تیم فیلمبرداری عموما علم شما رو نداره

میدونم حتما شوکه خواهید شد که بدونید هنگام کار کردن با خیلی از تیم های فیلمبرداری از اینکه اونها در مورد Color Space های مختلف دانشی ندارند شوکه خواهید شد! این شوک زمانی بیشتر هم میشه که بدونید اونها حتی از این اطلاع ندارن که نباید با حالت Rec.709 دوربین خودشون فیلمبرداری کنن!

بله درست خوندید! اگر خیلی از تیم های فیلمبرداری رو به حال خودشون رها کنید در نهایت به شما فوتیج های Rec.709 رو تحویل خواهند داد و خیلی هم از بابت فیلمهای زیبایی که به شما دادن احساس غرور خواهند کرد!

خب به عنوان یک کالریست این نقطه پایان کار شما در اون پروژه فیلمبرداری هست؛ به این دلیل که عملا دیگه کار خاصی نمیتونید روی فوتیج هایی که به شما دادن انجام بدید.

این موضوع چند بار برای من پیش اومد و اگر من در فیلمبرداری دخالت نمیکردم و از فیلمبرداری نمیخواستم که فضای رنگی و گامای دوربین خودش رو عوض کنه احتمالا همه چیز تموم شده بود و من با اون فیلم ها همکاری نمیکردم.

بهترین فضای رنگی و گاما

البته قصد ندارم شما رو خیلی بترسونم و اینطور القا کنم که توی صنعت فیلمبرداری با یک سری آدم بی سواد طرف هستیم. نه! صرفا برخی از تجربه های خودم رو برای شما بازگو کردم.

اما واقعیت این هست که خیلی از فیلمبردارها با Log رکورد کردن کاملا آشنا هستن و به شما هم فوتیج لاگ تحویل خواهند داد؛ اما حتی اینجا هم بهتره قبل از فیلمبرداری ازشون سوال کنیم که دقیقا چه فضای رنگی و گامایی که قرار هست تحویل بگیریم چیه و در ادامه سوال کنیم که دوربین شما روی چه فضاهای رنگی و گامایی میتونه فیلمبرداری کنه؟

این سوال خیلی مهم و راهگشا هست. چون گاهی پیش میاد اون فیلمبردار صرفا از روی عادت از تنظیمات خاصی از دوربینش استفاده میکنه و خبر نداره که فلان فضای رنگی که دوربینش اتفاقا پشتیبانی میکنه Gamut گسترده تری داره و بهتره که از اون استفاده کنه.

بنابراین سوال پرسیدن در این جون موارد خیلی میتونه به شما کمک کنه و اگر هم روتون نمیشه که سوال رو ادامه بدید میتونید توی گوگل مدل دوربین فیلمبردار رو گوگل کنید و خودتون ریز و درشت اطاعات دوربینش رو پیدا کنید.

موضوع آبروی شماست

باید کمی واقع بین باشیم. اگر خروجی کار، یک خروجی ضعیف با رنگ های بد باشه؛ چه کسی رو سرزنش خواهند کرد؟ شما!

کسی دیگه دستش به فیلمبرداری نمیره که بگه تو در فضای رنگی و گامای بدی فیلم گرفتی! کسی دیگه فیلمبردار رو نمیبینه که بهش بگه اکسپوژر فیلم تو بد بود که کالریست نتونست رنگ های خوبی رو از توی دلش بکشه بیرون. همه فقط شما رو مقصر میدونن.

همه از خودشون سوال میکنن که کالریست این فیلم کی بود؟ فلانی؟ چقدر کارش بده! دیگه نباید باهاش کار کنیم. اون آدمها اصلا به این موضوع اهمیتی نمیدن که مثلا نورپردازی فیلم بد بود و شما توی فایل فیلم گاها جزییاتی برای ریکاوری هم نداشتی! چه برسه به اینکه رنگ خوبی رو هم از توی کار بکشی بیرون.

پس برای اینکه تنها مقصر فیلم جلوه نکنیم بهتره تعارف رو کنار بگذاریم و تا جایی که به کار ما مربوط هست توی فیلمبرداری و نورپردازی دخالت کنیم تا بعدا دیگران در کار ما دخالت نکنند!

دو تا نکته برای فیلمبرداری بهتر

این دو تا نکته رو هم در ادامه براتون توضیح میدم که اگر تحت هر شرایط توی Set فیلمبرداری این شرایط رعایت نشده بود خیلی راحت کنسل کنید و تشریف ببرید منزل! چون احتمالا فوتیج های خیلی درب و داغونی رو تحویل خواهید گرفت.

فیلمبرداری 10 بیت بجای 8 بیت

حتما حتما حتما باید دوربینی که سر صحنه فیلمبرداری میارید بتونه 10 بیت فیلمبرداری بکنه. این موضوع برای کالر گریدینگ به شدت ضروری و حیاتی هست.

این جمله رو خودم بعد از تجربه های سخت و اعصاب خوردی های فراوان توی پروژه های قدیمی خودم دارم به شما میگم و دوست ندارم شما هم این ماجرا ها رو تجربه کنید.

اگر دوربینی که سر Set فیلمبرداری آوردن قابلیت این رو نداره که با عمق 10 بیت فیلم بگیره، احتمالا شما باید قرارداد خودتون رو کنسل کنید و تشریف ببرید منزل! به این جهت که در واقع توی فایل فیلم به قدر کافی دیتا برای کالر گریدینگ وجود نداره که شما بتونید ازش استفاده کنید.

توصیه میکنم حتی قبل از بستن قرارداد با اون تیم فیلمبرداری این موضوع رو شرط کنید که روی فوتیج های 8 بیت کار نمیکنید. البته این روزها دوربین های حرفه ای و حتی متوسط هم توانایی فیلمبرداری 10 بیت رو دارن؛ اما باید به هر حال در مورد این موضوع هم حرف میزدم.

قابلیت Dual ISO در دوربین

اگر بعضی از شات های دوربین در محیط تاریک/شب انجام میشه حتما باید اون دوربین قابلیت دوال آیزو رو داشته باشه تا بتونه با کمترین سطح نویز، فوتیج های روشن و تمیزی رو به شما تحویل بده.

واقعیت اینه که تنها شخصی که باید نگران وجود نویز توی تصویر باشه تنها و تنها خود شمای کالریست هستید و بس! پس این دغدغه رو جدی بگیرید و حتما از اینکه فوتیج ها بدون نویز ضبط میشن اطمینان حاصل بکنید.

البته منظور من از بدون نویز این نیست که واقعا حتی ذره ای نویز هم توی فیلم ها نباشه. بالاخره یک مقدار نویز که کاملا طبیعی و حتی ضروری هست؛ بلکه منظور من، نویزی هست که دیگه عملا کار رو برای شما سخت کنه و مجبورتون کنه از سطح بالایی که دی-نویزر رو استفاده کنید.

پس محیط تاریک : نورپردازی خوب و دوربینی با قابلیت دوال آیزو

ACES

اگر هم اینقدر سطح پروژه بالا هست که از قبل با تمام اعضای فنی تیم (جلوه های ویژه، تدوین و …) هماهنگ کردید که از ACES استفاده کنید؛ اینجا دیگه دخالت کردن در فیلمبرداری به واجب ترین حالت خودش میرسه.

به این دلیل که ACES به شدت حساس هست و کمترین خطایی میتونه کار رو نابود کنه، پس اینکه بهترین فوتیج های ممکن رو ضبط کنیم بدیهی به نظر میرسه. البته شکایتی هم نمیشه داشت! ACES برای فوق حرفه ای ها درست شده و اگر میخوایم باهاش کار کنیم باید فوق حرفه ای رفتار کنیم.

جمع بندی

به عنوان یک کالریست باید توی فرآیند فیلمبرداری و گاها نورپردازی دخالت داشته باشیم. چون اگر کار خراب بشه تنها کسی ک مقصر جلوه میکنه ما هستیم! این کار نه تنها غیر حرفه ای نیست، بلکه این حقیقت رو نشون میده که شما چقدر برای کاری که انجام میدید احترام قائل هستید و در ازای پولی که دریافت میکنید متعهد به انجام بهترین خودتونید.