چرا باید یک عکاس شویم ؟ این سوالی هست که هر عکاسی قبل از اینکه به صورت حرفه ای وارد عکاسی بشه از خودش میپرسه . جواب های زیادی برای این کار موجود هست و اینترنت پر است از مطلب در مورد عکاسی. مایل هستم دلایل اینکه چرا باید عکاس شویم رو باهم مرور کنیم .اگر این موارد در مورد شما هم صدق میکنه ، پس شاید بهتر باشه به عکاسی به صورت یک حرفه نگاه کنید .

چرا باید یک عکاس شویم ؟

اگر بخواهیم خیلی سریع در مورد مزیت های عکاسی صحبت کنیم و اونها رو نام ببریم می‌تونیم به موارد زیر اشاره کنیم . در ادامه‌ی مقاله در مورد هر کدوم از این موارد توضیحات مفصلی داده شده.

البته لازم هست این رو توضیح بدم که مواردی که من در ادامه مطرح میکنم ، حاصل تجربیات من ، دوستانم و همکاران عکاس من هست و لزوما نمیشه به عنوان یک فکت علمی به اونها نگاه کرد. و اما مزیت های عکاسی:

1.  افزایش خلاقیت شما
2. ورزش مغز
3. فضای زیاد برای رشد و ترقی
4. بزرگ شدن دایره دوستان و آشنایان
5. عکاس یک شغل جذاب در نظر دیگران
6. شما رییس هستید
7. تسکین استرس

#1 عکاسی یعنی خلاقیت

از نظر تیپ شخصیتی ، انسان ها رو میشه به ۲ تیپ کلی تقسیم بندی کرد : تیپ کارمند و تیپ کارآفرین . معنی این تیپ ها یعنی چی ؟ منظور از تیپ کارمند یعنی کسی که از انجام دادن یک کار تکراری به صورت مستمر لذت میبره .

در عوض تیپ کارآفرین در مود افرادی صدق میکنه که از انجام دادن کارهای تکراری فراری هستن . این افراد دوست دارن هر روز کار تازه ای رو انجام بدن.

خلاقیت ، دقیقا کلمه ای هست که دوست دارم در مورد این افراد به کار ببرم . اجازه بدید چند از افراد مشهور این تیپ رو براتون مثال بزنم : مارک زاکربرگ ، استیو جابز ، بیل گیتس و …

حالا دوست دارم این رو بگم که حرفه ی عکاسی دقیقا به تیپ شخصیتی کارآفرین مربوط هست . در عکاسی ، فضا برای خلاقیت به قدری باز هست که برای تمام عمر می‌تونین عکس های خلاقانه ی جدید بگیرید و باز هم کاری برا انجام دادن داشته باشید.

#2 ورزش مغز

این قانون زندگی هست . وقتی سن بالاتر میره کارایی مغر کمتر و کمتر میشه ، تا جایی که یک فرد کهنسال برای انجام کارهای ساده ی خودش به مشکل خواهد خورد . اما شاید بشه جلوی این فرایند رو گرفت.

برای هر چیزی ورزشی هست و برای مغز ، کار کردن و فکر کردن حکم ورزش رو داره . هر چقدر که از مغز کار بیشتری بکشیم و بیشتر درگیر چالش ها و حل مسائل بکنیمش ، روند زوال اون به تاخیر خواهد افتاد .

برای هر چیزی ورزشی وجود داره و برای مغز ، فکر کردن حکم ورزش رو داره.

عکاسی یکی از همون چالش هایی هست که در موردش صحبت کردیم . این حرفه به دلیل اینکه به خلاقیت بالایی نیاز داره و مغز رو درگیر محاسبه ها و چالش های زیادی میکنه ، خودش یک جور ورزش برای مغز حساب میشه.

عکاس های کهن سال زیادی رو میشناسم که با وجود سن بسیار زیاد (بالای ۸۰) هنوز هم مثل یک جوان ۲۴ ساله قدرت فکر و پردازش اطلاعات رو دارن . دقیقا به دلیل اینکه برای گرفتن هر فریم عکس ،شاید دقیقه ها فکر کرده باشن و مراتب گوناگونی رو بررسی کرده باشن.

#3 فضای زیاد برای رشد

شاید در ظاهر تایتل و عنوان شغلی شما در نظر دیگران خیلی جایی برای پیشرفت نداشته باشه . اما اجازه بدید به عنوان یک عکاس به شما بگم که این موضوع کاملا اشتباه هست .

من از وقتی که وارد حرفه ی عکاسی شدم درهای زیادی رو به روی خودم باز کردم . با افراد زیادی کار کردم ، با شرکت های زیادی در امر تبلیغات قرارداد بستم . به افراد بی شماری تدریس کردم و ده ها ورکشاپ و کارگاه حرفه ای برگزار کردم . و ده ها کار دیگه که از وقتی وارد عکاسی شدم برای من به وجود اومد.

تمام مواردی که گفتم، یعنی پولسازی برای شما . و جالبه که بدونین این تازه شروع ماجرا هست . فضا برای رشد به قدری زیاد هست که احتمالا بارها با خودتون فکر خواهید کرد که در آینده از طریق عکاسی وارد چه حیطه‌ای خواهید شد.

#4 بزرگ شدن دایره ی دوستان و آشنایان

شاید این موضوع در ظاهر خیلی اهمیت نداشته باشه ، اما اجازه بدید یک اصل کلی رو براتون شرح بدم ؛ اصلی که بارها گفتم . در هر کسب و کاری ، این حرفه‌ای ترین افراد نیستن که بهترین موقعیت ها رو دارند ، بلکه این مشهور ترین ها هستن که بهترین قرارداد ها رو میبندن .

در مورد فعالیت های هنری مثل عکاسی، این موضوع بیشتر از قبل صدق میکنه . چون این ماهیت هنر هست ؛ و هر چقدر که شما بیشتر شناخته شده باشید و دیگران رو بشناسید موقعیت های شغلی بیشتری برای شما فراهم خواهد شد.

عکاسی از اون حرفه ها هست که شما با افراد زیادی سروکار دارید . و اگر از نظر شخصیتی برونگرا باشید و مایل به پیدا کردن دوستان جدید ، عکاسی مناسب ترین گزینه برای شماست . در مورد مسائل مالی هم قبلا صحبت کردیم .

#5 جذابیت این شغل در نظر دیگران

این موضوعی هست که بارها برای من اتفاق افتاده و مایل هستم تجربه ی شخصی خودم رو برای شما بگم . بارها شده در نمایشگاه ها ، شرکت ها ، و … با افراد زیادی هم صحبت شدم و زمانی که متوجه شدن من یک عکاس هستم نوع نگاهشون خیلی نسبت به من عوض شد .

عکاس بودن یعنی قرار داشتن در کانون توجه خیلی از جمع ها. مردم خیلی دوست دارن یک دوست عکاس داشته باشن . بنابراین اگر دوست دارید دوستان جدیدی پیدا کنید و در کانون توجه قرار بگیرید ، یک دوربین بخرید و بگید که عکاس هستید ! (شوخی کردم ! هر کسی که دوربین بخره لزوما عکاس نیست.)

#6 شما رئیس هستید

به عنوان یک عکاس کسی وجود نخواهد داشت که به شما دستور بده . کلی موضوع عکاسی در مورد بستن قرارداد های موردی هست.

مثلا با یک شرکت پوشاک برای تبلیغ لباس های اونها وارد مذاکره میشید؛ به هر دلیلی بعد از مدتی متوجه میشید که دوست ندارید با اونها کار کنید. پس به راحتی کل کار رو کنسل می‌کنید.

دست شما برای رفتار در حد یک ارباب کاملا باز هست . با هر کسی که دوست داشتید کار کنید . حتی جواب کسانی که مایل نیستید رو هم ندید ! این عالی نیست ؟! (البته ادب حرفه ای جور دیگه‌ای حکم میکنه)

#7 راه بی نظیری برای تسکین استرس

زیاد استرس دارید ؟ اجازه بدید براتون یه تجویز پزشکی-هنری بکنم . همین الان دوربین رو بردارید و از چیزی که دوست دارید عکس بگیرید . نیم ساعت این کار رو ادامه بدین و عکس های مختلفی رو ثبب کنید. مقدار استرستون رو  قبل و بعد عکاسی از طریق یک گرفتن فشار خون اندازه بگیرید . احتمالا از نتیجه شگفت زده خواهید شد.

من خودم رو هیچ وقت درگیر قرص های ضد استرس مختلف نمیکنم . فقط دوربینم رو بر میدارم و عکس میگیرم.

میخوام عکاس بشم ! جمع بندی

عکاسی ، رشته و شغل بسیار جذابی هست و تا جایی که من سراغ دارم عکاس ها به نسبت سایر افراد جامعه ، انسان های شادتری هستن و از زندگی خودشون به مراتب راضی تر. در این مقاله 7 مزیت عکاسی رو با هم مرور کردیم و این رو توضیح دادیم که چرا باید یک عکاس بشیم.