مدیریت منابع انسانی در پروژه های هنری
این احتمال وجود داره که عده ای با صحبت های من در این مقاله مخالفت داشته باشند؛ اما مطالبی که بیان میکنم حاصل تجربه خودم و تجربه افرادی هست که با اونها همکاری کردم. احتمال خطا وجود داره اما تا این لحظه برای خودم این موضوع مسجل شده.
اشتباه مدیران در پروژه های هنری
البته این اشتباهی هست که مدیران در همه کسب و کارها انجام میدن؛ اما با توجه به اینکه من در چند سال گذشته اکثرا در پروژه های هنری کار کردم، پس این نتیجه گیری رو به تمام پروژه ها و تخصص ها تعمیم نمیدم.
آیا این داستان برای شما آشنا نیست؟ تصور کنید برای کسی یک پروژه هنری انجام دادید. مثلا برای صاحب یک کارخانه یا تولیدی عکاسی کردید. یا برای مدیر خودتون که یک تولید کننده محتوا هست، ویدیو ادیت کردید یا طراحی پوسترهای اینستاگرام یک کسب و کار رو انجام دادید.
زمانی که کار رو به مدیر خودتون تحویل میدید چقدر احتمال وجود داره که از کار شما تعریف بشه؟ آیا تاحالا سابقه داشته بعد از اینکه پروژه رو تحویل دادید، مدیر اون پروژه بدون گرفتن ایرادهای الکی و بیخود، از کار شما تعریف کنه؟!
احتمالا با این صحبت من داغ دل خیلی ها تازه شد. این داستان تقریبا به یک رویه و پارادایم تبدیل شده. مدیران و صاحبان پروژه عادت کردند حتی اگر بهترین کار رو بهم به اونها تحویل بدیم، بازهم یک ایراد ولی جزئی و کاملا بی اهمیت از کار شما بگیرند و از تعریف کردن از کار طفره برند! و این دقیقا چیزی هست که در این پست میخوام در موردش صحبت کنیم.
کار درستی نیست حتی اگر همه انجام دهند
احتمالا اگر از یک مدیر با سابقه تر سوال کنید که چرا عادت کردن از کار خوب و بدون ایراد یک هنرمند، خرده بگیرند و به هر طریقی یک نکته منفی در اون کار پیدا کنند، احتمالا به شما این دو جواب رو خواهند داد:
- اگر تعریف کنم طرف پررو میشه!
- از کارش ایراد میگیرم که در کارهای بعدی بهتر عمل کنه
و این دقیقا اشتباهی هست که من در موردش صحبت میکنم. در ادامه کمی ماجرا رو بازتر میکنیم و من به شما اثبات میکنم چرا این مایندست برای کارهای هنری نابود کننده هست.
دو دلیل نابودگر بودن ایراد گیری بدون دلیل
شاید تا الان از دید یک مدیر به داستان نگاه میکردید. اما اجازه بدید برای شما این طرف صحنه رو هم بازسازی کنم و تصویری که یک هنرمند از این ماجرا در ذهن خودش داره رو برای شما بازسازی کنم.
1. زمانی که هنرمند دستمزد کافی دریافت میکنه
حالت اول زمانی هست که شمای مدیر به هنرمند برای انجام کاری که کرده دستمزد کافی پرداخت کردید. مثلا هزینه روتین تدوین یک فیلم 10 دقیقه ای x تومن هست و شما هم همون مقدار رو (حالا کمی کمتر یا بیشتر) به تدوینگر پرداخت کردید.
بعد از تحویل گرفتن پروژه به همون دو دلیلی که در بالاتر هم گفته شد، شروع به ایراد گرفتن از کار میکنید. احتمالا هم در ذهن شما کارفرما اینطوری میگذره که طرف چون پول گرفته الان خیلی خوشحاله و با ایرادهای پدرانه ای که من از کارش میگیرم نهایت تلاش خودش رو میکنه که در پروژه بعدی ولو کمی هم شده بهتر عمل کنه!
حالا اجازه بدید به شما این رو بگم که اصلا اینطوری نیست! اتفاقی که در این حالت میوفته اینه که این احتمال وجود داره که اون هنرمند در یک لحظه “خالی کنه” ! چرا؟ توضیح میدم.
وقتی اون فرد میبینه با اینکه بهترین خودش رو برای پروژه شما گذاشته، با اینکه مثلا بی خوابی کشیده و پروژه شما رو تموم کرده، با اینکه مجبور شده آموزش هایی رو نگاه کنه که بتونه پروژه شما رو انجام بده، و با وجود کلی سختی و مشقت دیگه، بازهم شما از کارش ایراد میگیرید، در یک لحظه به این نتیجه میرسه که به اندازه کافی خوب نیست.
همین موضوع باعث میشه در ناخودآگاه خودش به این فکر کنه شاید بابت پولی که شما میگیره استحقاق کافی رو نداشته باشه. و همین موجود باعث میشه دیگه مایل به همکاری با شما نباشه!
احتمالا شما خیلی خوش خیال خواهید بود اگر فکر کنید که این ماجرای رو مستقیما با شما مطرح میکنه! این مدل رفتار قاطعانه معمولا در ما ایرانی ها به چشم نمیخوره. در عوض چیزی که مشاهده خواهید کرد “پیچونده شدن” شما توسط اون هنرمند در پروژه های بعدی هست.
مثلا تلفنش رو دیگه جواب نمیده. یا ابراز میکنه که فلان عضو خانواده اش بیمار هست و نمیتونه با شما همکاری کنه. یا مثلا به شما میگه شهرستان هست و مدتی نمیتونه در خدمت شما باشه و کلی بهانه دیگه که همش یک معنی رو میده: نمیخوام باهات کار کنم چون احساس میکنم به اندازه کافی خوب نیستم.
و مسئول این احساس کافی بودن و خوب نبودن فقط و فقط شخص شما هستید! چون با ایراد های واهی و الکی خودتون، اعتماد به نفس رو از اون هنرمند گرفتید. البته ما الان در مورد مسائل انسان دوستانه صحبت نمیکنیم. موضع بحث در مورد پروژه های شماست که از این بعد باید با فرد دیگری اونها رو انجام بدید.
2. زمانی که هنرمند به رایگان برای شما کار میکنه
حالت دوم زمانی هست که اون هنرمند به هر دلیلی (رفاقت، جمع آوری نمونه کار، رودربایستی و …) برای شما به صورت رایگان یا تقریبا رایگان کار میکنه. در این حالت اگر از کار هنرمند ایراد بگیرید چه اتفاقی خواهد افتاد؟
اولا این کار عین بیشعوری هست ! ایراد گرفتن از کار کسی که به رایگان برای ما کار انجام میده فقط از عهده یک بیشعور بر میاد! میدونم ممکنه به افرادی بر بخوره. ولی ابدا مهم نیست. به عنوان یک کارفرما باید یاد بگیریم که هر چیزی هزینه ای داره و کسی که به صورت رایگان برای ما کار میکنه به معنی واقعی کلمه به ما “لطف” میکنه.
حالا به هر طریق، هنرمند برای شما کاری رو انجام میده و شما از کارش ایراد بی دلیل و الکی گرفتید. در این حالت چه چیزی در ذهن اون فرد میگذره؟ براتون میگم.
اون آدم به این فکر میکنه که “طرف خیلی پول میده چقدر طلبکارم هست! تقصیر خود منه که دارم براش مفتی کار میکنم”
و به شما تبریک میگم! شما باز هم تشریف میبرید داخل “پیچ”! تلفن های شما جواب داده نمیشه؛ بستگان اون فرد دچار بیماری های مصلحتی میشن و هزار یک بهانه دیگه که معنی اونها فقط یک چیز هست : نمیخوام باهات کار کنم.
ضرر فقط متوجه شماست
و بعد از مدتی این حالت برای شما پیش میاد که به هر کسی که زنگ میزنید تا پروژه های شما رو انجام بده، حتی زمانی که مایل به پرداخت هزینه هم هستید، عملا هیچ کس نیست! این دقیقا به دلیل ایراد گرفتن های الکی شما از کار هنرمندانی هست که قبلا با شما کار کردن.
قبول کنید یا نه، ضرر فقط متعلق به شماست. این شما هستید که دائم باید دنبال افراد جدیدی برای کار کردن بگردید. لزوما هم کار تمام این افراد خوب نیست و گاهی اونها هستند که شما رو آزار میدن! هنرمندان خوب و با استعداد هم که از شما فراری خواهند بود و این یعنی شما به عنوان یک کارفرما، برند خودتون رو جلوی دیگران خراب کردید.
حتی قبلی ها هم دیگه بهترین نیستند!
قسمت تاریک تر ماجرا هم این هست که اگر بازهم بتونید همکاران قدیمی خودتون رو دور خودتون گردآوری کنید، اونها دیگه “بهترینِ خودشون” رو برای شما نخواهند گذاشت. چون میدونن در هر صورت از کار اونها ایراد خواهید گرفت. پس دیگه بی جهت وقت و انرژی خودشون رو برای شما هدر نخواهند داد.
یادش بخیر در دبیرستان یک بار برای تکلیف درس ریاضی سختی زیادی کشیده بودم و حتی یادمه شب، برای توشتن این مسائل وقت زیادی صرف کرده بودم اما روز بعد معلم ما به تکلیف من نمره صفر داد ! البته اون بنده خدا اون روز به همه (شاید از روی شوخی!) نمره های پایین داد اما همین ماجرا باعث شد من دیگه بیشتر از 5 دقیقه برای نوشتن تکالیف اون درس وقت نذارم!
این ماجرا دقیقا برای شمای کارفرما هم پیش خواهد اومد. باور کنید یا نه روزی دور و بر شما خلوت خواهد شد.
سخن پایانی
اگر کار یک هنرمند خوب هست، از کارش حسن جویی کنید. حرف هایی از قبیل “پررو میشه” رو بریزید دور. فراموش نکنید کارهای هنری نیاز به صرف وقت، هنر، خلاقیت و علاقه بسیار هست. با ایراد گرفتن های الکی فقط و فقط خروجی کار رو خراب خواهید کرد.
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
جدا درست گفتید استاد صادقی عزیز. کاش کارفرما ها این چیزها رو درک میکردند و بیخودی از کار ما ایراد نمیگرفتند . خود من هم توی موسیقی یک دوجین از آدم هایی رو سراغ دارم که همین رفتار ها رو داشتن و من الان دیگه باهاشون کار نمیکنم